«نماینده»؛ مجتبی اصغری/ تلاشها برای قرار دادن نهادهای حقوقی و امنیتی کشور در عمل انجام شده با پرهیز از ارائه گزارش دقیق از مفاد مورد بحث در توافقات، در مراحل مختلف مذاکرات و تاکید بر این موضوع که مجلس حق بررسی و تصویب برجام را ندارد را میتوان آخرین سیاستورزیها برای نجات دیپلماسی محرمانه پرمدعا و کمبازده دولت یازدهم دانست. پیش از این حتی برخی اطرافیان دولت کوشیدند در نقشی پدرسالارانه نسخه اصول سیاست خارجی ایران را یکجا پیچیده و با تمسک به بوقچیان رسانهای غربگرا، «عزت» و «حکمت» را مقابل «مصلحت»، ذبح کرده و به اصطلاح خودشان «جام زهر» به کام «استقلال» کشور جاری کنند و برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ را مشابه قطعنامه ۵۹۸ پایان جنگ، تمام شده و قطعی جلوه دهند.
اهمیت این تحلیل شترمرغی زمانی مشخص میشود که توجه کنیم تیم دولت، برجام را برای پرهیز از ارائه به مجلس «فاقد امضا و غیرالزامآور» دانست اما در برابر خواست نمایندگان مجلس برای متوازن کردن مفاد بیانیه پایانی مذاکرات وین، توافق را «نهایی»، «امضاشده» و «سندی غیرقابل تغییر» معرفی کرد! در حالی که قانونا مذاکرهکنندگان و حتی شخص رئیسجمهور براساس اصول ۷۷ و ۱۲۵ قانون اساسی بدون اذن مجلس، حق پذیرش تعهدی بینالمللی را ندارند!
در هر حال استراتژی «دبه» در سیاست داخلی، با بهانهسازیهای خارجی شکست خورده است و در این میان تکزنی با هدف برهم زدن آرامش جامعه در مسیر بررسی کارنامه عملکرد آقایان ادامه دارد. پس از شکست تئوری پرهزینه «جام زهر»، اکنون نوبت به خرج از کیسه «امنیت ملی» بر سر دوگانه غلط «جنگ و صلح» رسیده است. کمدی سیاسی آچمز کردن نمایندگان مجلس میان ۲ گزینه حفظ امنیت یا تن دادن به جنگ، با فرورفتن در ژست «سرداران صلح» با این نمایه روی پرده رفته که ذات ارائه برجام به مجلس فارغ از نتیجه «رد یا تصویب»، برابری میکند با از دست رفتن «امنیت کشور!» البته دوگانهسازی شرایط کشور میان «جنگ و صلح» سابقهای طولانیتر از عمر مذاکرات دولت یازدهم دارد و مدیریت این پروژه انحرافی همواره در دست جبهه حامی غرب در ایران بوده است. زشتترین پرده مصداقسازی برای تئوری مذکور زمانی به شکل نمایشی در جامعه اجرایی شد که یک نشریه وابسته به کارگزاران غرب در ویژهنامه پایان سال ۹۳ خود با وامگیری از تاریخ فرانسه، ایران را تلویحا مبتلا به «دیکتاتوری نظامی» خواند و مرزبانان امنیت کشور را به حکم بناپارتیسم، «جنگطلب» و آنارشیست و در مقابل، مذاکرهکنندگان و حامیان دولت را «صلحجو» و حامی عقلانیت اجتماعی نامید و در پایان برای پرهیز از تعطیل شدن نشریه خود تیتر زد «ما هم به قاسم سلیمانی نیاز داریم و هم ظریف!» یعنی در بحبوحه درگیری حافظان امنیت کشور با جنگجویان ماقبل تاریخ آمریکا و رژیم صهیونیستی در سوریه، عراق، لبنان و یمن، گروهی زیر سایهسار آرامش ملی، هیزم نقشه کودتا و جنگ داخلی را ساخته و پرداخته میکردند تا در صورت شکست مذاکرات و بدعهدی کدخدا، در آشتی با دشمن را به زور هم که شده به نام نجات ملت از سایه شوم جنگ با پیشکش استقلال و منافع ملی، باز نگاه دارند.
تلاش برای تغییر عنوان پروسه از «مذاکرات هستهای با ۱+۵» به «مذاکره با آمریکا» و چرخش از «مذاکره» به «مصالحه» با حذف پیششرط اصولی برداشته شدن کامل تحریمها و گشاد کردن عمدی دامنه موضوعات مورد معامله از «برنامه هستهای» به «داشتهها و توانمندیهای دفاعی و نظامی» کشور نیز ذیل اجرای نقشه دوقطبیسازی جامعه بود که در دستور کار قرار گرفت.
جالب اینجاست که اکنون پس از انتشار تیترهای آتشین مبنی بر «سفر اوباما به تهران» و شایعهسازیهای زرد پیرامون آزاد شدن بیش از ۱۰۰ میلیارد دارایی ایران و مانور دروغین جشن هستهای مبنی بر لغو همه تحریمها در لحظه و هجوم سرمایهداران خارجی به ایران؛ دوگانه جنگ و صلح دوباره به کار آمده و هزینه معامله زیرساختهای هستهای کشور و تهدید امنیت ملی به سبب تن دادن پنهان به مفاد قطعنامه ضدامنیتی ۲۲۳۱، در حد شایعه کذب و درشت شده «رفع سایه جنگ از سر مردم» کوچک شده است!
هدف اصلی از این پروسه فرار از تکیه زدن بر کرسی پاسخگویی مقابل ملت و نمایندگان مردم درباره علت پذیرش توافقی نامتوازن با دیپلماسی محرمانه، بدون رفع اصلیترین پیش شرط مذاکراتی ایران یعنی «رفع تحریمهای ظالمانه» است. احتمالا بزودی بزکچیان چهره شیطان بزرگ در رسانههای زنجیرهای خواهند نوشت: کشور در آستانه جنگی خونین و شکستی مرگبار و هدم تاریخ ایرانی در تقابل با آمریکا قرار داشت و ما موفق شدیم از چنین وهله هولناکی ملت را رهایی بخشیم! دیگر انصاف نیست که کسی اهداف بزرگ و غیرقابل دستیابی همچون «رفع تحریمها» یا «آزاد شدن داراییها» و «رشد و شکوفایی اقتصادی» وعده داده شده را طلب کند! اهمیت «صلح» بسیار بیشتر از اینهاست!
آبان ماه ۱۳۹۲، در بحبوحه مذاکرات هستهای دولت یازدهم با غرب، زمانی که نتایج نظرسنجی موسسه معتبر گالوپ از مردم ایران اعلام شد، همان کسانی که در ظاهر خود را هوادار فرض پایان مذاکرات و توافق احتمالی به شرط «چرخش همزمان سانتریفیوژها و چرخ اقتصاد مردم» معرفی میکردند، تاکید ۶۸ درصد ایرانیها به ادامه برنامه هستهای ایران حتی به شرط افزایش تحریمها را تردیدبرانگیز دانستند و رسما نوشتند: «رای مردم به روحانی در حقیقت رای به تعطیلی برنامه هستهای بود!»
این در حالی است که ۸۵ درصد شرکتکنندگان در نظرسنجی اعلام کرده بودند تحریمها بر زندگی روزمره آنها تاثیر گذاشته است. این اوج آرمانگرایی و استقلالطلبی ملت ایران را میرساند؛ مردمی که با جامعه معرفی شده در تحلیلهای غربگرایان ذیل برچسبهای توصیفی همچون خسته از «قهر با دنیا» و «انقلابیگری» تفاوت زیادی داشتند! بنا بر این فرض «مردم ایران» تنها به شرط موافقت با تحلیلهای قجری آقایان، اهلیتشان ثابت میشد و هر نتیجهای غیر از این برآمده از «تقلب» و «دروغ» است حتی اگر پای رفقای گالوپی در میان باشد! همین تئوریسازان توهم زده، اکنون نیز تلاش میکنند با حقیقی جلوه دادن ملتی هراسان از قدرت آمریکا و جنگافروزی اسرائیل، معامله استقلال و منافع ملی به شرط بایگانی موقت لولوی جنگ را خواست همگانی ملتی خسته و درمانده معرفی کنند. مردم خوب میدانند پس از امضای قطعنامه ۵۹۸ تاکنون حتی یک روز هم آتش جنگ رسمی آمریکا ضد منافع ایران در جهان خاموش نشده است! مردم شهید داده و مقاوم ایران حامیان تئوری «جنگ و صلح» را به مجلس فرا خواندهاند تا توضیح دهند دقیقا کدام روز و کدام تاریخ، «صلح» فراگیر شد!؟ سایه کدام جنگ نیابتی «تصویر آیلان» را میهمان صفحه آگهیهای فوت زنجیرهایها ساخت تا بدون اشاره به نام قاتلان کودکان سوری و عراقی و یمنی، آبهای آرام مدیترانه را متهم به کودکآزاری کنند!؟
از ۵۹۸ تا به امروز احمدیروشن، شهریاری، بیضایی، یزدانی، کارگربرزی، تقوی، خلیلی، قاسمی، ذوالفقاری، باغبانی، جعفری، حسینی، کریمی و صدها تن از فرزندان رشید و شجاع ملت، برای «رفع سایه شوم جنگ» از چند صد کیلومتری خاک ایران، جاودانه شدهاند تا کسی به نام خرید صلح از «والمارت» صهیونیستها یا شرکتهای زنجیرهای راکفلرها، «استقلال»، «عزت»، «امنیت» و «مصلحت» نظام را در جام شهد به دشمن تقدیم نکند!
قاسم سلیمانی و لشکر امنیتافروزش متواضعتر و عاقلتر از آن هستند که در چنین درگیریهای حزبی و کودکانهای ورود کنند اما عرصه برای چنین «تقلب بزرگی» در ساحت ملت فهیم و شهیدپرور ایران چندان گشاده نیست. پس برجام را لایحه کن برادر! نماینده ملت خود حافظ امنیت ملی است!
نظر شما